سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که را شکیبایى نرهاند بى تابى‏اش تباه گرداند . [نهج البلاغه]
نقد و نظر - گوهر حقیقت
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار

  • تجمع طلاب در فیضیه قم و امضای طومار علیه هاشمی رفسنجانی
    آقای هاشمی این آخرین اخطار است

     در پی انتشار نامه سرگشاده حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی خطاب به مقام معظم رهبری، گروه کثیری از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم عصر چهارشنبه 20/3/88 برای اعلام حمایت از رهبر معظم انقلاب و اعتراض به این نامه، در مدرسه فیضیه که پایگاه اصلی انقلاب اسلامی در نیم قرن اخیر بوده است، تجمع نموده و حمایت خود از رهبر انقلاب را اعلام کردند.
    تجمع کنندگان همچنین با سر دادن شعارهایی مانند "روحانیت بیدار است، از مفسدان بیزار است" و "هاشمی هاشمی! این آخرین اخطار است" اقدام هاشمی در نگارش نامه به مقام معظم رهبری را محکوم کردند.
    معترضین همچنین نسبت به سخنان هاشمی رفسنجانی علیه دولت و مقایسه دکتر احمدی‌نژاد با بنی صدر و تهدید به آشوب در کشور، اعتراض کردند.
    سخنرانان مراسم نیز این تجمع را اتمام حجت با افرادی دانستند که سعی در اعمال فشار به رهبری و ملتهب کردن جامعه دارند.
    در پایان مراسم، طوماری در اعتراض به نامه تأسف‏برانگیز هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب امضا شد. متن این طومار که بیش از دو هزار روحانی آن را امضا کردند، به این شرح است:

    باسمه تعالی
    جناب آقای هاشمی رفسنجانی!
    بی گمان جایگاه و مشروعیت حضرتعالی در نظام مقدس جمهوری اسلامی برخاسته از پایبندی به اصول و مبانی انقلاب می باشد. اگر در این میان احترام ویژه ای کسب کرده اید و در نظام اسلامی به جایگاه و شهرتی رسیده اید این همه مرهون تعهدی است که نسبت به اسلام و انقلاب از خود نشان داده اید. شما تا آن هنگام که در مسیر انقلاب باشید عزت دارید و اگر خدای نکرده به هر دلیلی و از جمله دلبستگی فراوان به نزدیکان خود چشم خود را بروی حقایق ببندید و از رسوایی های نظری و عملی احزاب پیرامون خود چشم پوشی کنید و از همه عجیب تر در ایام ملتهب انتخابات از یک سو امنیت جامعه را تهدید به شورش خیابانی کنید و از سوی دیگر چراغ سبزی به اوباش برای آتش افروزی بدهید، مطمئن باشید باقی مانده جایگاه و آبروی خود را نیز از دست می دهید.
    ما علایق شخصی شما را درک می کنیم اما به شما نصیحت می کنیم مصلحت انقلاب را فدای علایق شخصی خود نکنید . آقای هاشمی شما ستون و معیار انقلاب نیستید و بدهکاری حضرتعالی به انقلاب کمتر از دیگران نیست ما و شما منتی بر انقلاب و اسلام نداریم. ما به شما نصیحت می کنیم فریب آتش افروزان و کوته نظران پیرامون خود را نخورید و اعمال صالح گذشته ی خود را با وسوسه ی خناسان به باد فنا ندهید. بدانید این انقلاب استوارتر از آن است که با نامه نگاری های حضرتعالی آسیبی ببیند. در این میان شما تنها به خود آسیب می زنید .از خداوند متعال هدایت حضرتعالی را مسئلت داریم.       والسلام علیکم و رحمة‌الله.



    یاسر ::: جمعه 88/3/22::: ساعت 5:6 صبح
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    نامه سرگشاده هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری: 

    بسم‌الله الرحمن الرحیم
    مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای زیده عزّه
     

    متأسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدی‌نژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمه‌چینی‌های قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک‌‌های ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمت‌زدن‌ها در انتخابات 84 و انتخابات مجلس ششم و لجن‌‌پراکنی‌های باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آنجا که بخشی از این اظهارات قبلاً در رسانه‌های دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اینکه مطالب او تحت تأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه‌ریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست و گویا برای تحت‌الشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها می‌باشد و شاید هم رقیب اصلی خود را، افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی می‌داند.
    ده‌ها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازی‌ها و خلافگویی‌هایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود.
    زیر سوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیم‌القدر که در نیم قرن گذشته با مجاهدت‌های خویش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ایجاد و مستقر و بالنده کنند، از این بدتر نمی‌شد. دوران مشعشعی که خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پیشتاز، رئیس‌جمهور و نهایتاً رهبری نظام نقش و مسئولیت‌های ممتازی به عهده داشته‌اید.
    نقطه قابل توجه دراین تهمت‌ها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌اید و با اظهارات صریح، مدیریت‌ها را مورد تأیید و تحسین قرارداده‌اید، نشانه گرفته است. 
    بعد از جریان شوم 14 اسفندماه 1359 با ارشاد امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جناب‌عالی و اینجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سم‌پاشی‌ها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقت‌یاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار ‌کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنه‌گران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند.
    البته اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد. 
    اینجانب برای پرهیز از آلوده‌شدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکس‌العمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.
    در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسوال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهام‌های نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانواده‌هایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفته‌اند، نباشد.
    از صدا و سیما هم خواسته شد که فرصتی در اختیار طرفهای ذیحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمایند. گرچه در گذشته به بخشی از این اتهامات پاسخ داده شده و رئیس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، در عمل به اصل 142 قانون اساسی رسماً اعلام پاکی و منزّه بودن خانواده رئیس‌جمهور و حتی کم‌شدن دارایی‌ها در دوران مسئولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را می‌طلبد.
    مع‌الاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملاً پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوت‌شان دیدند و بی‌شک جامعه و بخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنین نامه ای نمی کردم.
    معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و در دور جدید تهمت‌ها و هجمه‌ها هم از حدود پنج سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم می‌د‌ارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار می‌گیرم ومهم این است که اینبار این تهمت‌ها توسط رئیس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت.
    تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابیمان کمتر تحت تأثیر خلاف‌گویی‌ها قرار می‌گیرند و دلیل آن آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نیز خوب می‌دانید که در جریان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئولیت‌های رسمی ام در رسانه‌ها مطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفته‌ام و در موراد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوق‌ها و سلامت انتخابات اکتفا کرده‌ام و رسماً گفته‌ام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.
    چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواسته‌اند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکرده‌اند و اگر هم در جلساتی بهم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوق‌الذکر را از من نشنیده‌اند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهت‌گیری در انتخابات نظر خواسته‌اند، گفته‌ام براساس آیین‌نامه خود عمل کنند و حقیقتاً آنها با تصمیم‌خودشان و همکارانشان در صحنه‌اند و عمل می‌کنند و انصافاً تهمت دست‌نشانده بودن آنان ستم و بی‌حرمتی غیرقابل توجیه است.
    بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید. ولی این نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگنمایی کرده‌اند که هدف بزرگنمایی در آن مناظره روشن شد.
    با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاه‌ها مشاهده می‌کنیم.
    اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آلودی مثل تهمت‌ها، دروغ‌ها و خلاف‌گویی‌های مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّف‌های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات ‌شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق‌شکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟
    رهبری معظم انقلاب!
    اکنون که امام راحل (ره) آن پیر فرزانه و حلّال مشکلات و ملجاء همه و یار صبور و دیرینه هر دوی ما آیت‌الله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند؛ در بین ما حضور ندارند، شما مانده‌اید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم. از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیتتان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.
    لذا در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت ‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش‌افروخته بریزند.
    سرچشمه شاید گرفتن به بیل
    چو پر شد نشاید گرفتن به پیل

    دوست، همراه، و هم سنگر دیروز، امروز و فردایتان
    اکبر هاشمی رفسنجانی

    چند نکته در مورد نامه:
    1 - آقای هاشمی نامه خود را بدون سلام آغاز نموده و این از نظر عرف، نوعی بی احترامی و بی ادبی محسوب می گردد. آن هم نسبت به مقام معظم رهبری.
    2 - متهم کردن رئیس جمهور به چند هزار تخلف، ضدیت با افتخارات ربع قرن انقلاب، دروغ پردازی و خلافگویی، زیر سؤال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و ضدیت با مقام ولایت. درحالی که خودشان مدعی اند که تا وقتی تخلفات شخص در دادگاه ثابت نشده است، نباید مطرح نمود.
    3 - مقایسه رئیس جمهور، آقای احمدی نژاد با بنی صدر! این مقایسه را می توان ناجوانمردانه و یا جاهلانه دانست.
    ? - تهدید به عکس العمل نشان دادن.
    ? - تهدید به افشاگری درباره انتخابات و اعمال دولت نهم.
    ? - به رخ کشیدن رأی مردم به وی در انتخابات مجلس خبرگان.
    7 - تهدید به آشوب و آتش فشانها در جامعه.
    8 - تعیین تکلیف برای مقام معظم رهبری و تحت فشار قرار دادن وی برای دفاع از هاشمی و محکوم کردن احمدی نژاد.
    9 - در پایان نامه نیز با آوردن یک بیت شعر، مجددا تهدید می نماید.
    10 - در نهایت می نویسد: دوست، همراه و همسنگر شما. و اشاره ای به وظیفه اطاعت در برابر مقام معظم رهبری ندارد.



    یاسر ::: جمعه 88/3/22::: ساعت 5:1 صبح
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    در باب ثواب عزاداری برای اهل بیت (ع) هرچه بگوییم، کم است و در باب حرمت و مذمت مردم آزاری نیز هرچه بگوییم، کم است. حال اگر کاری از جهتی عزاداری و از جهتی مردم آزاری باشد، کدام روی سکه مهمتر است؟ به عنوان عزاداری، آن را انجام دهیم تا ثواب کسب نماییم؟!!! یا از انجام آن بپرهیزیم تا دچار فعل حرام و عقوبتش نشویم؟ بدیهی است، پرهیز از حرام، مهمتر از انجام فعل مستحب است و جایز نیست بخاطر یک عمل مستحب، مرتکب عمل حرام شویم.
    گاهی در خیابانها و کوچه ها مراسم عزاداری برقرار می گردد و یا نذر داده می شود و موجبات اذیت و مزاحمت مردم فراهم می گردد. آیا خدا و پیامبر خدا و ائمه معصومین (ع) از ایجاد مزاحمت برای مردم به عنوان عزاداری، خشنود می گردند؟
    برای نمونه: چند سالی است که مثلا یک فرد مؤمنی حدود 3 هفته در خیابان شهید رجایی شهر قم، عرض خیابان جلو منزل خود را داربست و چادر زده که مثلا برای خشنودی حضرت زهرا (س) عزاداری نماید. در طول روز فقط برای عبور یک ماشین سواری، راه باز است و هنگام مراسم عزاداری در شب، ساعتها بطور کلی راه عبور بسته می شود! در حالی که در 100 متری همین محل، مسجد وجود دارد و امکان برگزاری عزاداری در مسجد فراهم است!!!
    از امروز که یک هفته تا روز شهادت حضرت زهرا (س) مانده، فرد مذکور عرض خیابان را با لوله های فلزی داربست نموده و بعد از چند روز هم با پارچه آنها را خواهد پوشاند و مثلا چادر خواهد زد و با فرارسیدن سالروز شهادت آن بانوی آسمانی، عزاداری را شروع خواهد کرد. 10 روز مراسم دارد و چند روز قبل و چند روز بعد از آن هم تا داربست جمع شود، این مزاحمت ادامه خواهد یافت!!!
    به راستی، مسئولان شهر در برابر چنین اقدامات مزاحمت ساز، هیچ مسئولیتی ندارند؟! جالب است که چراغ قرمز ترافیک و علائم راهنمایی جهت اعلام مسدود بودن خیابان نیز در اختیار این عزادار مزاحم قرار می گیرد. آیا مسئولان باید با این گونه مزاحمت ها همکاری نمایند؟ یا از آن جلوگیری کنند؟
    امیدوارم یکی پیدا شود که مصلحت عموم مردم را بر خواست برخی افراد که فقط مصلحت و خواست خود را می بینند و بس، ترجیح دهند.



    یاسر ::: جمعه 88/3/1::: ساعت 12:8 صبح
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    ایران با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است
    (29/4/87) اسفندیار رحیم مشایی در همایش نوآوری و شکوفایی در صنعت گردشگری که در محل مرکز همایش‌های صدا و سیما برگزار شد اظهار داشت:
    ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست این افتخار است البته ما دشمن داریم و ناجمردانه ترین دشمنیها در دنیا به ملت ایران صورت می‌گیرد. ما مردم آمریکا را از برترین ملت‌های دنیا می دانیم.

    مگر می‌شود رژیم صهیونیستی را مشروع بدانیم؟!
    (31/4/87) مشایی در جمع خبرنگاران درباره سخنان اخیرش گفت: ما با رژیم صهیونیستی مخالف هستیم اما با مردم سرزمین‌های اشغالی که مشکلی نداریم. ملت آمریکا هم از ملت‌های خوب دنیا است ولی ما با دولت آمریکا مشکل داریم.
    وی افزود: مگر می‌توان گفت که مردم دنیا مشکل دارند؟ مردم دنیا مشکل ندارند، مشکل در بعضی از حکومت‌ها است.
    مگر می شود گفت که در زمان رژیم طاغوت ایرانی‌ها بد بودند چون رژیم شاه حاکم بود؟ همین ملت انقلاب کرد. آیا این درست است که عده‌ای بگویند مردم ایران در قبل از انقلاب بد بودند؟

    نگفتم ملت اسرائیل
    (6/5/87) مشایی در پاسخ به اصرار خبرنگار مهر : بحث من این است که ملت ما با مردم دنیا مشکلی ندارد و بخشی از مردم ساکن در سرزمین های اشغالی را نیز فلسطینیان تشکیل می دهند که به اسرائیلی ها سنگ می زنند به هرحال من در آن صحبت حرفی از ملت نزدم.
    وی در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران در خصوص موضع تهران نسبت به یهودیان ایرانی مقیم اراضی اشغالی فلسطین، این سئوال را سیاسی خواند و گفت: من این سئوال را نمی فهمم.
    ---------------
    آقای مشایی در سخن اول، مردم ایران را دوست مردم آمریکا و اسرائیل می خواند. بدیهی است کسی که اسرائیل را یک کشور بداند، وقتی می گوید مردم اسرائیل، منظورش همه ساکنان آن سرزمین است، نه فقط فلسطینیان.
    وی در این سخن، مردم آمریکا را از برترین ملت های دنیا می داند! دلیلش چیست؟ باید توضیح دهد.
    در سخن دوم نیز می گوید: «با مردم سرزمین های اشغالی مشکلی نداریم». بدیهی است مردم سرزمین های اشغالی شامل اشغالگران آن سرزمین نیز می شود که به تعبیر ایشان، مردم اسرائیلند.
    وی می افزاید: «مردم دنیا مشکل ندارند». یعنی مثلا مردم اسرائیل هم جزو مردم دنیا هستند و مشکلی ندارند.
    در این سخن نیز تکرار می کند که: ملت آمریکا از ملت های خوب دنیاست! چه نان و نمکی از مردم آمریکا خورده که این همه  قدرشناسی می کند؟ باید توضیح دهد.
    مقایسه ایشان بین مردم آمریکا و اسرائیل با مردم ایران در زمان قبل از انقلاب، مقایسه عجیبی است که ظاهرا از نبوغ ایشان تراوش نموده است.
    در سخن سوم می گوید: «بخشی از مردم ساکن در سرزمین های اشغالی را نیز فلسطینیان تشکیل می دهند». پس منظورشان از مردم اسرائیل فقط فلسطینیان نیستند.
    نتیجه این که ...



    یاسر ::: چهارشنبه 87/5/23::: ساعت 11:18 عصر
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    در ادامه جلسه علنی مورخ 22/2/87 مجلس شورای اسلامی، به یک فوریت طرحی رای مثبت داده شد که در صورت تصویب نهایی آن قانون انتخابات مجلس در خصوص حدود وظایف وزارت اطلاعات در بررسی صلاحیتها و چگونگی انجام تحقیقات محلی در مورد داوطلبان نمایندگی مجلس اصلاح می شود. این طرح ابتدا با قید دوفوریت به هیات رئیسه تقدیم شده بود که با یک فوریت به تصویب رسید.
    در صورت تصویب نهایی این طرح، پاسخ به استعلامات واصله از وزارت اطلاعات در مورد داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی صرفا در مورد جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی و جاسوسی به نفع بیگانگان می باشد. همچنین در صورت تصویب نهایی این طرح، تحقیقات محلی تنها محدود به اطلاع از عدم سوء شهرت داوطلبان نمایندگی خواهد بود.
    -----------------------
    سؤال:
    1 - اگر داوطلب نمایندگی مجلس، در بایگانی وزارت اطلاعات دارای سابقه فساد اخلاقی یا اعتقادی و یا اقتصادی بود، آیا نباید در پاسخ به استعلام شورای نگهبان مطرح شود تا در راستای تأیید صلاحیت فرد داوطلب مورد بررسی قرار گیرد؟
    آیا معنای این مصوبه این است که یک فرد کلاهبردار و دزد و یا کسی که دارای روابط نامشروع و فساد اخلاقی است، صلاحیت نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارد؟ و وزارت اطلاعات نباید این سوابق را مطرح نماید؟
    آیا براستی، تصویب کنندگان این طرح، بنا دارند راه را برای ورود انسان های نالایق و فاسد به مجلس شورای اسلامی باز کنند؟
    بعید است که تصویب کنندگان این طرح سوابق سوء اخلاقی یا اقتصادی و یا ... نزد اطلاعات داشته باشند و بخواهند از مطرح شدن آن در دوره های بعدی مجلس جلوگیری نمایند!
    این طرح، انسان را به یاد مثل معروف می اندازد که «سنگ ها را بسته و سگ ها را رها نکنید».
    2 - در بخش پایانی طرح، تحقیق محلی را منحصر کرده به اطلاع از عدم سوء شهرت فرد داوطلب و به تعبیر دیگر، نباید تحقیقات به گونه ای باشد که اگر فردی دارای سوء سابقه هست، کشف گردد. به تعبیر آقایان، احراز عدم سوء سابقه لازم نیست، بلکه عدم احراز سوء سابقه کافی است! گرچه سوء سابقه هم داشته باشد!!!
    آیا با این طرح می خواهند راه را برای کسانی که سابقه سوء دارند ولی کسی از آن اطلاع ندارد، باز کنند تا بتواند با ورود به مجلس، از امکانات نظام و کشور برای رسیدن به اهداف و اغراض خود استفاده کند.
    نکند، بعضی ها در سوابق خود چیزهایی دارند که نمی خواهند با بررسی ها و تحقیقات محلی، آن سوابق بدست آید و سوء سابقه آنان احراز شود؟
    آیا بهتر نیست، بلکه آیا وظیفه نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیست که راه های احتمالی ورود افراد فاسد و دارای سوء سابقه را نیز به مجلس شورای اسلامی ببندند و سلامت مجلس و مصوبات آن را تضمین نمایند؟
    به راستی از سهل گیری در ورود افراد ناباب به مجلس، چه کسانی بهره مند می گردند؟



    یاسر ::: سه شنبه 87/2/24::: ساعت 11:17 عصر
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    آقای حداد عادل پس از اقدام جنجال برانگیز و جوساز علیه رئیس جمهور، با پاسخ به نامه رئیس جمهور، در صدد توجیه و تفیسر اقدام خود برآمده و به عذر و بهانه هایی متوسل شده که به قول معروف، عذر بدتر از گناه است. ای کاش بزرگوارانه خطای خود را می پذیرفت و با یک عذر خواهی صادقانه، غائله را پایان می داد!
    پاسخ آقای حداد را بخوانید و منصفانه قضاوت کنید. آیا بهتر نبود قبل از اقدام خود به تبعات آن می اندیشید و این گونه وقت خود و مجلس و رئیس جمهور و دیگران را به این غائله مشغول نمی کرد؟



    یاسر ::: چهارشنبه 87/2/4::: ساعت 11:53 عصر
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    1 - به گزارش خبرگزاری فارس، با ادعای رئیس مجلس شورای اسلامی، مبنی بر استنکاف رئیس جمهور از ابلاغ 3 قانون مصوب مجلس، حداد عادل این قوانین را برای اجرا ابلاغ کرد .

    2 - معاونت حقوقی رئیس جمهور در پاسخ به خبر منتشره توسط این خبرگزاری مبنی بر ابلاغ 3 قانون از سوی رئیس مجلس به روزنامه رسمی به علت استنکاف رئیس جمهور از ابلاغ این 3 قانون، با اشاره به تاریخ ابلاغ هر سه قانون توسط رئیس جمهور، اظهار داشت : برخلاف مطلب منتشر شده مبنی بر خودداری رئیس جمهور از ابلاغ قوانین مورد اشاره ، احمدی نژاد پس از وصول قوانین مذکور از مجلس شورای اسلامی طی روال عادی و جاری، قوانین مذکور را به وزارتخانه های ذیربط ابلاغ کرد و رونوشت ابلاغیه نیز جهت درج قوانین در روزنامه رسمی به این روزنامه ارسال شده و رونوشتی از ابلاغیه ها نیز جهت اطلاع به مجلس شورای اسلامی ارائه گردیده است. لذا به نظر می رسد نامه مجلس شورای اسلامی و اعلام این مطلب خلاف که آثار سوء و نامطلوبی دارد، مبتنی بر بی دقتی بوده و به احتمال قوی، اشتباه اداری موجب طرح این مطلب خلاف شده است. 

    3 - رئیس جمهور در نامه‌ای به رئیس مجلس، از وی به خاطر نسبت دادن اتهام نادرست عدم ابلاغ سه قانون مصوب مجلس انتقاد کرد.

    4 - متن نامه رئیس جمهور را بخوانید و منصفانه قضاوت کنید، آیا بهتر نیست مسؤولان و سیاستمداران، با اقدامات نسنجیده خود، آب به آسیای دشمن نریزند.



    یاسر ::: چهارشنبه 87/2/4::: ساعت 12:8 صبح
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    روز جمعه ای که گذشت، توفیق شرکت در نماز جمعه را نیافتم، در خانه بودم، با خودم گفتم خوب است امروز از تلویزیون، نماز جمعه را ببینم و خطبه های آن را بشنوم. همه کانال های تلویزیون را یکی یکی زدم و بررسی کردم، همه چیز بود، فیلم، مسخرگی، لودگی، آهنگ، بازی و... ولی از نماز جمعه خبری نبود!
    یکی از کانال ها، ظاهرا کانال 3 برنامه مسابقه اتومبیل رانی را به طور مستقیم و زنده پخش می کرد! با خود گفتم: چقدر مظلوم است این نظام مقدس جمهوری اسلامی!
    این همه تأکید و سفارش برای برگزاری نماز جمعه و شرکت در آن، تا جایی که فرمان صریح قرآن است که «هنگامی که نماز جمعه برپا می گردد، کار و کسب خود را رها کنید و به نماز که یاد خداست، بشتابید». آیا شایسته است که نماز جمعه را رها کرده، به برگزاری مسابقات ورزشی بپردازیم و وقت سیمای جمهوری اسلامی را نیز به آن مشغول کنیم، عده ای را در میدان بازی و مسابقه و عده ای را پای تلویزیون، از شرکت در نماز جمعه باز داریم!؟
    چه تفاوتی هست میان کشور جمهوری  اسلامی ایران و سایر کشورها؟ در حالی که در برخی از کشورهای اسلامی، روز جمعه به طور مستقیم نماز جمعه از تلویزیون پخش می گردد.
    آیا نباید بر مظلومیت جمهوری اسلامی، تأسف خورد و گریست؟
    به راستی، مسؤولان نظام، چقدر برای این امر، اهمیت قائلند؟
    آیا شایسته نیست، نماز جمعه استان ها به طور مستقیم از شبکه استانی پخش شود و نماز جمعه مرکز کشور نیز از یکی از شبکه های سراسری پخش گردد؟



    یاسر ::: یکشنبه 86/8/13::: ساعت 11:25 عصر
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    در بین بسیاری از مؤمنان مرسوم است که در شب های ماه مبارک رمضان در جلسات قراءت قرآن و تفسیر و ... حضور یافته و به تقویت آموزه های دینی و اخلاقی خود پرداخته و بر معلومات دینی و مذهبی خود می افزایند، و این سنتی بسیار پسندیده، ارزشمند و سودمند است.

    سیمای جمهوری اسلامی، در شب های ماه مبارک رمضان مراسمی را به نام «جشن رمضان» برگزار می نماید که نمی دانم چقدر با این سنت پسندیده همخوانی یا ناهمخوانی دارد و آیا اصلا می توان انتظار همخوانی داشت!؟

    انبوهی از زنان و مردان، با قیافه های جور واجور، بزک کرده و غیر بزک کرده و... در سالن مراسم می نشینند و به سخنان مهمانان برنامه که از طیف های مختلف و غالبا از قشر بازیگر می باشند، گوش فرا می دهند و با شنیدن جک ها و گاه سخنان یاوه این و آن و خنده های مستانه مجری برنامه، بی هدف و گاه بی مزه، می خندند و چه بسا جلسه، رنگ لهو و لعب هم به خود می گیرد و کم تر رنگ خدایی دارد.

    در جشن دیشب سیما، دو نفر روحانی هم مهمان برنامه بودند و به هنگام سخن آنان، سوت و هیاهوی بی منطق حاضران که بیانگر خوش نداشتن سخن آنان بود و می خواستند به این وسیله مانع ادامه سخنشان شوند، صحنه زشتی را ترسیم می کرد. این صحنه مرا به یاد صدر اسلام انداخت که وقتی پیامبر اکرم (ص) می کوشید پیام های الهی را به گوش مردم برساند، مردمان جاهل آن زمان با سوت و فریاد و هیاهوی بی منطق، مانع ادامه سخن آن مرد الهی می شدند و خود و دیگران را از شنیدن پند ها و پیام های الهی محروم می ساختند.

    تأسف خوردم بر همخوانی و تشابه این دو صحنه و باز هم تأسف که چرا سیمای جمهوری اسلامی که به فرموده امام امت (ره) باید دانشگاهی باشد برای تقویت آگاهی و معرفت مردم، اینسان به بیهودگی می گذرد و در خدمت کسانی قرار می گیرد که حاصل تلاششان فرا تر از لهو و لعب نیست و امکانات فراوان ملت و وقت هزاران انسان حاضر در برنامه و صدها هزار بیننده را به بیهودگی و هرزگی  می گذرانند.

    آیا وقت آن فرا نرسیده است که برای تبدیل صدا و سیمای جمهوری اسلامی به دانشگاه واقعی، فکری بشود و اندیشمندان دلسوز جامعه و مسؤولان نظام، برای اجرایی کردن این امر، همت نشان داده و راه عمل در پیش گیرند؟ به امید چنین روزی....



    یاسر ::: جمعه 86/7/20::: ساعت 10:12 عصر
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر

    شب نیمه شعبان و شب بعد از آن (یعنی دیشب و پریشب) برای ابراز شادمانی میلاد امام زمان (عج) در بیشتر خیابان ها جشن و چراغانی بود. ولی صحنه هایی به وجود آمد که با فرهنگ اسلامی و امام زمانی، خیلی فاصله دارد. بسیاری از مردم، از این صحنه ها ناخشنود بودند و خیلی ها هم از این جهت به زحمت افتاده و گاه خسارت دیدند.

    در این دو شب خصوصا در نیمه های شب، شهر به منطقه جنگی تبدیل شده بود، صداهای مهیب انفجار و دود و آتش و ایجاد وحشتی که بسیاری  را آزرده می ساخت و حتی افرادی در اثر انفجار ترقه های دست ساز، دچار سانحه گردیدند. افراد بی فرهنگ و به روایتی «اوباش» صحنه گردان این بی نظمی ها بودند، خاطره چهارشنبه سوری را زنده کردند و در مواردی نیز با نیروی انتظامی درگیری داشتند.

    در جای جای خیابان ها شیر و شربت و آش و... نذری بین مردم توزیع می شد و صحنه های ناهنجاری را به وجود می آورد. برای گرفتن یک بسته شکلات یا لیوان شیر و شربت و یا کاسه آش، زن و مرد از سر و کله هم بالا می رفتند و هیچ توجهی به محرم و نامحرمی هم نداشتند. انگار از قحط جسته اند و جز شکم چیزی نمی شناسند! بگذریم که این صحنه ها ترافیک و راه بندان های ناهنجاری را هم به وجود می آورد و موجب مردم آزاری فراوان می گشت.

    خلاصه کلام آن که، صحنه های به اصطلاح جشن در این دو شب، امنیت و آسایش و نظم و قانون و شرع و... را پشت سر نهاده بود و خاطره ای از جنگل را تداعی می کرد، که گذشت.

    صبح نیمه شعبان و صبح امروز (16شعبان) خیابان ها را می دیدی، چه صحنه های زشت و مشمئز کننده ای! شهر تبدیل به زباله دانی شده  و چون روز تعطیل بوده و مأموران شهرداری هم یارای جمع آوری زباله ها را نداشته اند، بسیاری از خیابان ها، پیاده روها و جوی های اطراف خیابان ها، آغشته به بازمانده نذری های شب های قبل و آکنده از لیوان ها و ظرف های یک بار مصرفی است که آش و شربت در آنها خورده شده است.

    در روایتی از امام علی (ع) آمده که : «کل یوم لایعصی ا لله فیه فهو عید». یعنی هر روزی که معصیت خدا نشود، آن روز، عید است.

    آیا ممکن است ما در شب نیمه شعبان یا در  روز آن، کارهایی بکنیم که آمیخته با معصیت خداست و امام زمان (عج) را ناراحت کنیم، و مدعی باشیم که این شب و روز را به احترام امام زمان (عج) عید گرفته ایم؟!

    یاد دو جمله از اولیای دین افتادم که فرموده اند: مردم آزاری، جزو دین نیست... نظافت جزو ایمان است.

    وقتی این برنامه های به اصطلاح جشن دو شب را با این دو جمله مهم می سنجیم، می بینیم، آنچه را که جزو دین نبوده، در اعمال و رفتار ما آشکار و شدید وجود داشته، و آنچه جزو دین و ایمان شمرده شده است، ضد آن را به نمایش گذاشته ایم!

    به راستی ما چقدر مسلمانیم و اعمال و رفتار ما چقدر با معیارهای دینی و  فرهنگ قرآنی، تطبیق دارد؟



    یاسر ::: پنج شنبه 86/6/8::: ساعت 8:58 عصر
    دیدگاه شما نشان شخصیت شماست: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 22
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدید :184444

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    نقد و نظر - گوهر حقیقت

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<