به گزارش رجا نیوز: مراسم ضیافت افطاری حجت الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور با ایتام کمیته امداد امام خمینی‌(ره) عصر سه شنبه گذشته برگزار شد. تصاویر منتشر شده از این مراسم حاکی از آن است که همه حاضران با لباس متحد الشکل به دیدار رئیس جمهور رفته و روزه خود را با آقای روحانی افطار کرده اند. نوجوانان حاضر در سالن ضمن بر تن داشتن پوشش متحد الشکل، چفیه هم بر دوش داشتند و قبل از ورود روحانی، با کمال تعجب چفیه های حاضران جمع آوری شده است !
در این میان یک سوال جدی مطرح می شود که علت جمع آوری چفیه ها چیست؟ مگر چفیه چه اشکالی داشت؟
چفیه در فرهنگ انقلاب اسلامی، نماد آمادگی برای جهاد و مبارزه با دشمنان است. از این رو امام خامنه ای (دام ظله) پیوسته چفیه بر دوش دارند و مردم انقلابی و دوستداران ولایت نیز برای چفیه احترام قائلند و در مراسمات انقلابی و مناسبت های خاص از چفیه استفاده می کنند و به نشانه انقلابی بودن و آمادگی برای جهاد با دشمنان، چفیه بر دوش می اندازند.
نکند با نام اعتدال، با چفیه به عنوان افراطگرایی مبارزه شود! مبارزه با چفیه، یعنی مبارزه با «جهاد با دشمنان» و این ننگی است که جبهه اصلاحات بر پیشانی خود دارد! مبادا مدعیان اعتدال نیز این ننگ را در پرونده خود ثبت نمایند!

رئیس جمهور (دکتر حسن روحانی) در کنگره بین المللی امام حسن مجتبی (ع): 1/4/93
شجاعت در صلح به مراتب بالاتر از شجاعت در جنگ است.
صلح برای آن امامی است که پشت پرده را به خوبی می بیند و پیش بینی می کند اما افراد تنگ نظر نه تنها پشت پرده که روی پرده را نیز خوب نمی بینند.
گاهی برخی افراطیون حتی در کنار پیامبر (ص) و امام (ع) نیز نمی توانند راه مدارا را ببینند و لمس کنند و بدان پایبند باشند لذا زبان به گله و اعتراض می گشایند.
نرمش قهرمانانه سخت تر از جهاد قهرمانانه است و امام حسن(ع) سبط النبی این قهرمانی و شجاعت را برگزید.
ما امروز نیازمند به ادامه دادن راه و مسیر امام حسن مجتبی که راه وحدت، صلح و ثبات در جهان اسلام است می باشیم.
امروز بیش از هر زمان دیگری به وحدت در دنیای اسلام نیازمندیم و مسلمانان باید ضمن به اهتزاز درآوردن پرچم صلح حسنی و به حرمت زاده ماه رمضان که برای وحدت مسلمانان محنت، فشار و زخم زبان را به جان خرید، در کنار هم قرار گیرند.

اشاره:
اینکه مسلمانان باید با هم اتحاد داشته باشند و در فضایی صلح آمیز با یکدیگر زندگی کنند و در برابر دشمنان، متحد باشند؛ بدیهی و لازم است. اما ماجرای صلح امام حسن (علیه السلام) با معاویه، از جنس دیگری است. نتیجه آن نیز اتحاد و فضای صلح آمیز بین مسلمانان نبود. آن صلح در شرایطی به امام تحمیل شد که نزدیک ترین افراد به امام و کارگزاران او نیز به او خیانت کردند و او برای حفظ اصل اسلام و اندک یاران راستین خود، در آن شرایط، تسلیم آن تحمیل گردید. امروز ارائه نسخه آن صلح به مسلمانان، در برابر زیادی خواهی های دشمنانی چون آمریکا و ایادی مزدور او در داخل کشورهای اسلامی، به مصلحت جهان اسلام نیست، بلکه همانطور که در عراق، اکنون مرجعیت دینی فتوای جهاد با دشمنان و مزدورانشان را صادر نموده و ارتش و ملت عراق به میدان مبارزه با دشمن آمده اند، امروز لازم است که مسلمانان پرچم جهاد با دشمنان و ایادی آنان را به اهتزاز درآورند، نه پرچم صلح را!
از این رو است که امام خامنه ای در دیداربا جوانان در مصلّاى بزرگ تهران در تاریخ 1/2/79 فرمودند:
امروز به برکت ملتِ هوشیارى مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته‌اى مثل افکارملت ایران، به برکت انقلاب بزرگى مثل انقلاب اسلامى ایران، نه آمریکا و نه بزرگ تر از آمریکا - اگر در قدرتهاى مادّى باشد - قادر نیستند حادثه‌اى مثل حادثه‌ صلح امام حسن (ع) را بر دنیاى اسلام تحمیل کنند. این‌جا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه‌ کربلا اتّفاق خواهد افتاد. 

رئیس جمهور دولت یازدهم در سالروز انتخابات ریاست جمهوری، گفتگوی خبری تشکیل داد و سایر کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، به اصطلاح "رقبای انتخاباتی" را نیز به صرف ناهار دعوت نمود و به نشانه در کنار هم بودن و رو در روی هم نایستادن، عکس دسته جمعی هم گرفتند. این کاری پسندیده و مطابق با تدبیر بود. اما !!! رئیس جمهور در همین گفتگوی خبری، رای مردم به خود در 24 خرداد 92 را "نه" بزرگ به تندروها و افراطگرایان! خواند! در این باره نکاتی به نظر می رسد:
1- در انتخابات ریاست جمهوری سال 92   7/50% رای دهندگان به آقای روحانی رای دادند و 3/49% نیز به وی رای ندادند. البته اگر آرای باطله را هم اضافه کنیم شاید آرای کسانی که به ایشان رای ندادند بیش از کسانی باشد که به او رای دادند. با این حساب می توان گفت: نیمی از رای دهندگان به آقای روحانی رای دادند و نیمی به او رای ندادند. اگر این حرف درست باشد که رای به او " نه" بزرگ به تندروها و افراطگرایان بوده! مفهومش این خواهد بود که نیم دیگر رای دهندگان، به تندروها و افراطگرایان رای داده اند! آیا ایشان به مفهوم کلام خود توجه داشته اند؟!
2- وقتی تقریبا نیمی از رای دهندگان، به رقبای انتخاباتی آقای روحانی رای داده اند، اگر رای به او "نه" بزرگ به تندروها و افراطگرایان باشد، مفهوم کلامشان این است که رای کسانی که به رقبای انتخاباتی آقای روحانی رای داده اند، "آری" بزرگ به تندروها و افراطگرایان بوده است! با این توضیح:
اولا، آیا این سخن، توهین به نیمی از مردم ایران نیست؟!
ثانیا، آیا این سخن، توهین به میهمانان دعوت شده به صرف ناهار نیست؟!
ثالثا، آیا این سخن، در کنار هم بودن را می رساند؟ یا اینکه حکایت از رو در روی هم قرار گرفتن دارد؟!
البته توجه به این نکته نیز لازم است که کلمات "تندروها" و "افراطگرایان" کلماتی مبهم و قابل تفسیر به رای است که هر کس می تواند با استفاده از آنها، خود را معتدل و دیگران را تندرو و افراطگر بخواند. مهم دادن ملاک و معیار است که باید آن را در گفتار و عمل افراد یافت.
انتظار از دولت یازدهم این است که با گفتار و عمل، "اعتدال و تدبیر و امید" را به اثبات برساند. چرا که "دو صد گفته چون نیم کردار نیست." 

آقای روحانی، رئیس جمهور، در جشن انتظار و امید:
1- دولت به معنای دولت همه مردم خواهد بود، دربرابر همه موافقان و حامیان و حتی مخالفان سر تکریم و تعظیم فرود می‌آورد. در این دولت و حامیان آن اگرچه گروهی با زبان تکریم با دولت سخن نگویند اما پاسخ ما با آنها با زبان ادب، کرامت و احترام خواهد بود.
2- ملت ما سال گذشته دربرابر مولا و امامش در انتخابات سرفرود آورد و دربرابر خرافه‌گران از امام عصر عذر خواهی کرد.
3- مگر چه چیزی گفته‌ایم که برخی امروز برآشفته‌اند. ما تنها گفتیم فرهنگ از آن مردم است و مردم برای تعالی فرهنگ خود قدم بردارند... مگر قرار است کسی فرهنگ را در کپسول بریزد و آنرا در نسخه بنویسد تا آن را از داروخانه تهیه کنیم. گویی عده‌ای هنوز در دوران حجر می‌اندیشند و فکر می‌کنند. دولت در این راه مصمم است چه کسی خوشش بیاید یا نیاید!
4- اعتدال یعنی از افراط در دشمنی و تفریط در دوستی پرهیز کنیم. اعتدال یعنی راهی میان افراط در طرد دیگران و تفریط در جذب مردم.

به نظر می رسد:
1- جمله اول با جمله دوم و سوم در تناقض است. زیرا در جمله دوم مخالفان را خرافه گران نامیده و در جمله سوم مخالفان را عده ای شمرده که هنوز در دوران حجر می اندیشند و فکر می کنند! بدیهی است که این دو جمله با "ادب، کرامت و احترام" سنخیت ندارد؟ مگر قرار نبود دولت در برابر حتی مخالفان، سر تکریم و تعظیم فرود آورد؟
2- جمله چهارم نیز با جمله دوم و سوم در تناقض است. زیرا قرار بود اعتدال به معنای راهی میان افراط در طرد و تفریط در جذب دیگران باشد. آیا تعابیر توهین آمیز خرافه گرا و متحجر، مصداق اعتدال است یا در راستای جذب دیگران به کار می رود؟ و یا توهین است و در راستای طرد دیگران؟
3- تعریف ارائه شده از اعتدال، با این جمله رئیس جمهور درباره منتقدان خود نیز ظاهرا سازگار نیست: "مگر چه چیزی گفته‌ایم که برخی امروز برآشفته‌اند... دولت در این راه مصمم است چه کسی خوشش بیاید یا نیاید!"
یعنی اینکه برای انتقاد و منتقد ارزشی قائل نیستیم و همان راهی را می رویم که خود می پسندیم! چه کسی خوشش بیاید یا نیاید! آیا قرار نیست به نظر دیگران هم احترام گذاشته شود؟

به نظر می رسد: رئیس جمهور مطالب متناقض فوق را از روی عمد مطرح نکرده و احتمالا مشغله کاری و خستگی و جو مجلس جشن، موجب گردیده تا این مطالب متناقض مطرح شود و شاید ایشان ملتزم به لوازم جملات فوق نبوده است. 

آقای ناطق نوری در مراسم "قدرشناسی از ناطق نوری" با حضور جمعی از مسؤولین در دانشگاه مینودشت استان گلستان، گفت: دولت آقای روحانی از عنایات خفیه الهی بود!
نامبرده گفت: من جناح راستی شناخته شده ام، که مارک اشتباهی است!
ناطق نوری افزود: اگر در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت می‌کردم رای داشتم اما عمر سیاسی من تمام شده است.
وی گفت: پول نفتی که دولت قبل داشته برابر یا بیشتر از پول نفت از زمان مظفرالدین شاه تا پایان دولت خاتمی بود.
وی با اشاره به اینکه "امروز حمله به دولت به سود آمریکا و به ضرر اسلام است" گفت: انتقاد به وضع کنونی کشور، سبب بهانه دادن به آمریکا و تضعیف اسلام است! چرا با انتقاد از دولت، آب به آسیاب دشمن بریزیم؟ اگر مسائلی در درون وجود دارد، باید در محافل داخلی بیان کرد و دیگر نیاز به مطرح کردن آن ها روی منبر و در رسانه های گروهی و اجتماعی نیست!!!

چند اشاره:
1- در دولت گذشته اگر سخنی از مسائل ماوراء مادی گفته می شد، مثل "هاله نور" یا توسل و تبرک به نام امام زمان (عج) و جمله "اللهم عجل لولیک الفرج"، مخالفان آن دولت که امروز دولت را در اختیار دارند، تمام قد به تخریب دولت و استهزاء و انگ زدن می پرداختند! اما امروز دولت را "عنایات خفیه الهی" می دانند!
2-  اینکه آقای ناطق نوری خود را از جناح اصولگرا (موسوم به راست) جدا کرده و انتساب خود به این جناح سیاسی را "مارک اشتباهی" تلقی می‌کند، جای تعجب دارد. ایشان در طول فعالیت‌های سیاسی خود همواره چهره‌ای شناخته شده و وزنه‌ای سنگین برای جناح راست محسوب می‌شدند و در تاریخ سیاسی ایران، ثبت شده است.
اگر ایشان اعلام می‌کردند که «من از چند سال پیش (از فتنه 88) تاکنون جناح راستی نیستم» این جمله قطعا منطقی تر بود و لزومی هم نداشت که گذشته خود را به کلی نفی ‌کند.
به هرحال همه دوستان ایشان، چه اصولگرایان و چه اصلاح‌طلبان، گذشته وی را فراموش نکرده‌اند و می‌دانند آنچه امروز وی بر آن اعتقاد دارد، با سابقه تاریخی‌شان همخوانی ندارد.
3- در مورد پیشگویی ایشان که "اگر در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت می‌کردم رای داشتم"! سخنی نمی گوییم و دل ایشان را نمی شکنیم. بگذار دلشان به این مساله خوش باشد.
4- اگر باور دارند که "عمر سیاسی من تمام شده است"، پس چرا تازه آستین بالا زده و پاچه ورمالیده اند و بازهم مثل سالها قبل، وارد میدان سیاست شده اند و ....؟!
5- اینکه گفته اند: "پول نفتی که دولت قبل داشته برابر یا بیشتر از پول نفت از زمان مظفرالدین شاه تا پایان دولت خاتمی بود."، واقعا از اون حرف هایی است که در قوطی هیچ رمال و تاریخدان و ... یافت نمی شود!!! راستی این حرف را از کجا درآورده اند؟!!!
6- ایشان فعلا معتقدند که: "امروز حمله به دولت به سود آمریکا و به ضرر اسلام است"! ایکاش ایشان و دوستانشان در زمان دولت قبل هم چنین اعتقادی داشتند و آن حمله های کذایی علیه دولت را تدارک نمی دیدند. مطمئنا حمله به دولت سابق به ضرر آمریکا و به سود اسلام نبوده است.
7- آقای ناطق نوری با بیان اینکه: "انتقاد به وضع کنونی کشور، سبب بهانه دادن به آمریکا و تضعیف اسلام است! چرا با انتقاد از دولت، آب به آسیاب دشمن بریزیم؟"، انتقاد از دولت را تحریم نموده و بر شعار انتقاد پذیری دولت، خط قرمز کشیده است! در حالی که ایشان و دوستانشان، هنوز هم در مورد دولت سابق و منتقدان دولت یازدهم، فراتر از انتقاد، به تخریب و ... می پردازند!
8- اینکه گفته اند: "اگر مسائلی در درون وجود دارد، باید در محافل داخلی بیان کرد و دیگر نیاز به مطرح کردن آن ها روی منبر و در رسانه های گروهی و اجتماعی نیست"، حرف درستی است. اما چگونه است که ایشان و دوستانشان، نه در گذشته و نه اکنون، خودشان به آن پایبند نیستند!

با تشکر از وبلاگ حقیقت ناب

روزنامه جمهوری اسلامی دوشنبه 19/3/93 در ستون جهت اطلاع نوشت:
"بستری بودن آیت‌الله مهدوی کنی، بهانه‌ای شده است تا رسانه ملی افراد منزوی شده را مطرح نماید. دیروز تلویزیون به صورت غیرمتعارف، اظهارنظر محمود احمدی نژاد را - آنهم بیش از دیگران - در جریان عیادتش از آیت‌الله مهدوی کنی پخش کرد و این سؤال را در اذهان مردم ایجاد نمود که چرا افرادی که در افکار عمومی به خاطر عملکردشان زیر سؤال هستند توسط رسانه ملی به بهانه‌های مختلف مطرح می‌شوند؟"

واقعا با دیدن این جور نظرها، نه فقط آدم در دین و ایمان و انصاف بعضی از این روزنامه چی ها، بلکه در عقل و شعورشان هم شک می کند!
اولا: اصلا معنای منزوی را فهمیده که رئیس جمهور دیروز این کشور را منزوی دانسته؟
ثانیا: وقتی صدا و سیما مسئولان عیادت کننده از آیه ا... مهدوی را نشان داده و دو کلمه ای در باب شفای آن بیمار از زبان عیادت کننده پخش کرده، "غیرمتعارف" یعنی چه؟
ثالثا: این ذهن خوانی را از کجا یافته اند که نوشته اند "این سؤال را در اذهان مردم ایجاد نمود که چرا افرادی که ..."؟
رابعا: چرا برای دست اندرکاران روزنامه جمهوری با این ذهن خوانی که دارند، این سئوال مطرح نشده که چرا افرادی مثل آقای هاشمی که به خاطر عملکرد خودش و فرزندانش بیش از دیگران زیر سئوال هستند، در جریان عیادت با آیه ا... مهدوی و به بهانه های مختلف مطرح می شوند؟
ظاهرا کینه شتری نهادینه شده در دل و ذهن بعضی ها، چشمشان را برای دیدن حقیقت کور کرده و چشم دیدن برخی را از آنان گرفته است. تا جایی که ادب را نیز فراموش کرده و بدون استفاده از حداقل کلمه "آقای" نام یک شخصیت کشور را که به اندازه خود محبوبیت دارد، مطرح می کند!!!
راست گفته اند که :حب الشیء و بغض الشیء یعمی و یصم

با تشکر از وبلاگ حقیقت ناب

یکی از دولتمردان دولت یازدهم که ظاهرا سابقه چندان مثبتی هم ندارد، آقای محمد علی نجفی گفته است: " دوم خرداد 76 و بیست و چهارم خرداد 92 حاکی از توانمندی گفتمان اطلاح طلبی است"!

ظاهرا آقای نجفی زنجیره رخدادهای گفتمان اصلاح طلبی را گسسته و دانه درشت آن را یا فراموش کرده و یا فکر کرده شاید ذکر آن ریاکاری باشد و از اجر و ثواب آن بکاهد.
اتفاقا آنچه وی آن را نادیده گرفته است، شاهکار اصلاح طلبی و معرف چهره واقعی آن می باشد که عبارت است از فتنه 88 
بنابراین بهتر است وی عبارت خود را این چنین اصلاح و تکمیل نماید: " دوم خرداد 76 و فتنه خرداد 88 و بیست و چهارم خرداد 92 حاکی از توانمندی گفتمان اطلاح طلبی است"!
البته لازم به توضیح است که نامبرده، بیست و چهارم خرداد 92 را نیز به نفع اصلاح طالبان مصادره نموده است. با اینکه همه می دانند مردم هرگز در خرداد 92 به گفتمان اصلاح طالبانی رای ندادند. حتی شاید به شعار مبهم اعتدال نیز رای ندادند. بلکه ... 

با تشکر از وبلاگ حقیقت ناب

سالروز میلاد منجی عالم بشریت، صاحب العصر و الزمان، حجت بن الحسن العسکری، حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) بر تمامی آزادگان جهان و منتظران او مبارک باد!

راستی چرا از حضور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) محروم شده ایم؟ آیا به راستی منتظر او هستیم؟ پس چرا دل را خانه تکانی نکرده ایم و باطن و ظاهر خود را نیاراسته ایم، تا لایق دیدار و ظهورش باشیم؟ مگر نه این است که اگر منتظر مهمان عزیزی بودیم، خانه را جارو زده، منظم و آراسته نموده و به آراستن لباس و سیمای ظاهر خود نیز می پردازیم.
رسم انتظار این است.
آیا با سرود و نواختن و کف زدن و ... و شلوغی ها و شربت دادن های کذایی که تبعات منفی آن دل هر مسلمان منتظر واقعی را آزرده می سازد! چه رسد به دل آن بزرگواری که از بی فرهنگی های ما در رنج است! آیا با این کارها ما منتظر حضور او هستیم؟! آیا این رفتارها و ادا و اطوارها و بی فرهنگی ها ظهورش را به تاخیر نمی اندازد؟
آیا وقت آن نرسیده است که منتظر باشیم، اما منتظر واقعی؟

با تشکر از وبلاگ حقیقت ناب

اخیرا در سایت های ضد انقلاب به طور گسترده مطرح شده بود که آیه ا... (و ح ی د) در هنگام تدریس (20 فروردین 93) مرجعیت مقام معظم رهبری، حضرت آیه الله العظمی امام خامنه ای (دام ظله) را با لحنی توهین آمیز زیر سؤال برده است! اینکه چنین توهینی بوده یا نه، کاری نداریم. ولی وقتی دشمنان اسلام شادمانه به نشر آن پرداخته و متأسفانه از سوی آن آیه ا... هم تکذیب نمی شود!؟ جا دارد که به کوری چشم دشمنان، شعارمان این باشد:

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، از نهضت خمینی محافظت بفرما!
خامنه ای امام، مرجع عالیمقام، به لطف خود نگهدار!
رزمندگان اسلام، نصرت عطا بفرما!
آمین یا رب العالمین!

به گزارش پایگاه 598 ، مسعود میرکاظمی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر در خصوص اظهارات اخیر نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت پیرامون جریمه 18 میلیارد دلاری ایران در پرونده کرسنت گفت: اظهارات نعمت زاده یک بی تدبیری محض بود، واقعاً نمی دانم این آقای مسن، با ادعای تجربه چرا چنین حرفی را زد. اظهارات وی به معنای پذیرش جریمه ایران در پرونده کرسنت است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: هنوز حکمی از طرف دادگاه لاهه در پرونده کرسنت صادر نشده است. وزارت نفت نیز اعلام کرده که هنوز حکمی ابلاغ نشده است. باید از شورای امنیت سوال کرد شما که مجلس را از روند بررسی پرونده کرسنت حذف کرده اید، چطور اطلاعات این پرونده را در اختیار وزیر غیرمرتبط با این پرونده قرار داده اید.
وی تاکید کرد: نعمت زاده درست در مقطعی این اظهارات را مطرح کرد که بیشترین ضربه را به امنیت ملی می زند. مجلس شورای اسلامی این مساله را پیگیری می کند.
میرکاظمی تصریح کرد: تا قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم کمیسیون انرژی به همراه وزارت نفت و شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانه اقتصادی این شورا (که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم شب اول برکنار شدند) پرونده کرسنت را دقیقا جلو می بردند و اطلاعات مستندات فساد را از بانکهای بین المللی جمع آوری کرده و از سازمان های ضد جاسوسی در اروپا تاییدیه گرفته و به  هیات داوری داده بودند. با روی کار آمدن دولت یازدهم موضوع این پرونده تغییر کرد. افراد بررسی کننده این پرونده برکنار شدند و افرادی که خود متهم این پرونده بودند وارد صحنه شدند و متاسفانه مجلس را حذف کردند و در مورد لایحه آخری که به دیوان لاهه ارائه شد به مجلس اطلاعاتی ندادند،در صورتی که این لایحه آخر بسیار مهم بود.
میرکاظمی تاکید کرد: اگر در این لایحه آخر افرادی خواسته باشند خود را تطهیر کرده و منافع ملی را به خطر بیاندازند این بار رئیس جمهور باید پاسخگو باشد چون هزینه سنگینی علیرغم صدها بار تذکر مجلس به کشور تحمیل شده است، این بازی خطرناک است.متاسفانه به علت تطهیر عده ای شاهد اتفاقاتی هستیم.
وی یادآور شد: مجلس منتظر است، اگر حکمی علیه جمهوری  اسلامی ایران صادر شود این حکم را دقیقاً ضعف دولت یازدهم می دانیم و شخص رئیس جمهور باید پاسخگو باشد.